Logo
Knowledge base
London Chamber Knowledge base
Logo
خانواده ایزو 56000 ( استاندارد مدیریت نوآوری )

  خانواده استاندارد ایزو ۵۶۰۰۰ (ISO 56000) دستورالعملی جدید در مورد مدیریت نوآوری است که با ساختار مشترک و سطح بالای (HLS) استانداردهای سیستم مدیریت، طراحی و تدوین شده است که قابلیت ادغام با سیستم‌های مختلف مدیریت را داراست. به عبارت دیگر می‌تواند با استانداردهای مجموعه مدیریت مانند سیستم مدیریت کیفیت (ISO 9001) ادغام شود.

خانواده استاندارد مدیریت نوآوری

هر سازمان یا شرکت، می بایست نیازسنجی مناسبی را برای انتخاب و استقرار یک سیستم مدیریتی کارا و اثربخش انجام داده و با هدف گذاری و تدوین اهداف اجرایی و در ادامه با ارزیابی و بهبود مستمر آن در پی استقرار و نگهداشت آن باشد. سیستم های مدیریتی متفاوتی در زمینه های مختلف از جمله مدیریت نوآوری و مدیریت کیفیت وجود دارد که هر کدام از قواعد، اصول و اصطلاحات مرتبط با آن حوزه برخوردار است. از اینرو برای اجرای مناسب و هدفمند، ضروریست قواعد و اصول پایه ای مطالعه شده و مورد استفاده قرار گیرد.

سند ایزو 56000 به معرفی و تشریح تمامی اصطلاحات، قواعد و اصول اسناد مرتبط با خانواده استاندارد سیستم مدیریت نوآوری می پردازد و به سازمان ها، شرکت ها، مشاوران، مدرسان و تمامی ذینفعانی که به نوعی از آن ها بهره برداری می کنند، کلیه آنچه که برای به کارگیری صحیح سیستم مذکور مورد نیاز است را ارائه می دهد.

برخی از مواردی که در این سند به آن ها اشاره شده در زیر بیان می گردد:

خانواده استاندارد این سند:

متن ذیل مربوط به خانواده استاندارد ایزو 56000 ( ISO 56000 )  بوده که توسط کمیته TC 279 تدوین شده است. خانواده این استاندارد شامل اسناد زیر می باشد:

 

خانواده استاندارد  56000 – سیستم مدیریت نوآوری

1         

 ISO 56000

اصول و اصطلاحات سیستم مدیریت نوآوری

 

سیستم مدیریت نوآوری – اجرای مناسب یک سیستم یا مکانیزم مدیریتی (مانند: سیستم مدیریت کیفیت) نیازمند آگاهی از چارچوب مفهومی و اجرایی آن سیستم و طرح ریزی متناسب آن با هر بستر مورد نظر، مانند یک سازمان، می‌باشد. از اینرو، این سند به ارائه اصطلاحات، تعاریف، مفاهیم و اصول مدیریت نوآوری و اجرای نظامند آن می‌پردازد.

2         

 ISO 56001

الزامات اجرایی و ممیزی سیستم مدیریت نوآوری

 

 سیستم مدیریت نوآوری – این سند الزامات اجرایی و ممیزی سیستم مدیریت نوآوری را در هر بستر دارای فعالیت (مانند: سازمان، شرکت، کارخانه، کارگاه، استارت آپ و غیره) ارائه می نماید.

3         

 ISO 56002

کلیات سیستم مدیریت نوآوری

 

سیستم مدیریت نوآوری –  سیستم مدیریت نوآوری – این سند به عنوان یک سند راهنما، کلیات یک سیستم یا مکانیزم مدیریت نوآوری کارآمد و اثربخش را ارائه می‌نماید. این کلیات شامل طراحی، استقرار، اجرا، نگهداری و بهبود مستمر سیستم مدیریت نوآوری می‌شود که در هر بستر دارای فعالیت (مانند: سازمان، شرکت، کارخانه، کارگاه، استارت آپ و غیره) قابل بهره‌برداری است.

4         

 ISO 56003

ابزارها و روش‌های همکاری در نوآوری

 

این سند به عنوان یک سند راهنما چارچوب، روش‌ها و ابزارهای همکاری و مشارکت نوآوری را ارائه می‌نماید. در این سند به مواردی همچون: سنجش ورود به مشارکت، چالش‌های همکاری و مشارکت و تعامل بین طرفین پرداخته شده است و انواع مختلف همکاری و مشارکت نوآوری را، فارغ از نوع و اندازه سازمان، شامل می شود.

5         

 ISO 56004

راهنمای ارزیابی سیستم مدیریت نوآوری

 

سیستم مدیریت نوآوری – این سند به ارائه مفاهیم، مزایا و چارچوب ارزیابی مدیریت نوآوری می‌پردازد. همچنین چگونگی برنامه‌ریزی و اجرای ارزیابی مدیریت نوآوری را فارغ از نوع نوآوری (مانند: محصول، خدمات، فرآیند و غیره) تشریح می‌کند.

6         

 ISO 56005

ابزارها و روش‌های مدیریت مالکیت معنوی

 

سیستم مدیریت نوآوری – مدیریت اثربخش مالکیت معنوی کلید اصلی برای پشتیبانی از فرآیند‌های نوآوی است و در هر سازمان از یک سو پایه‌ای برای حفاظت و رشد و از سوی دیگر نیرو محرکه توان رقابتی محسوب می‌شود. این سند به عنوان یک سند راهنما به چارچوب، روش‌ها و ابزارهای مدیریت مالکیت معنوی (استراتژیک و عملیاتی) در مدیریت نوآوری می‌پردازد.

7         

 ISO 56006

ابزارها و روش‌های مدیریت هوش استراتژیک

 

سیستم مدیریت نوآوری – نوآوری در سازمان محصول تفکر نوآورانه و منتقدانه به شرایط درونی و پیرامونی است. این تفکر دارای رویکردی استراتژیک و عملیاتی است که به هوشمندی مناسب و متناسب در درون سیستم مدیریت نوآوری هر سازمان نیاز دارد. از اینرو این سند به چارچوب، ابزارها و روش‌های مدیریت هوش استراتژیک سازمان در مدیریت نوآوری می‌پردازد.

8         

 ISO 56007

ابزارها و روش‌های مدیریت ایده

 

سیستم مدیریت نوآوری – مدیریت ایده فرآیند خلق ایده‌ها و دستیابی به آن‌ها با روشی موثر و کاراست. بدیهی است که مراحل مختلفی در این فرآیند وجود دارد که روش و ابزار مناسب می‌تواند به سازمان کمک کند تا با چالش‌های کمتری مواجه باشد. این سند به ارائه چارچوب، روش‌ها و ابزارهای مدیریت ایده در سیستم مدیریت نوآوری می‌پردازد.

9         

 ISO 56008

ابزارها و روش‌های سنجش عملیات نوآوری

 

سیستم مدیریت نوآوری – گفته می‌شود ” آنچه که قابل اندازه‌گیری نباشد قابل مدیریت نیز نیست! ” بنابراین سازمانی که برای ذینفعان خود، در پی ایجاد ارزش از طریق نوآوری است نیازمند مدیریت یکپارچه نوآوری و ارزیابی و اندازه‌گیری مداوم سیستم مدیریت نوآوری خود می‌باشد. این سند روش‌ها و ابزارهای سنجش عملکرد و عملیات نوآوری را ارائه می‌کند.

استاندارد ایزو ISO 56001 – سیستم مدیریت نوآوری – الزامات اجرایی و ممیزی

سازمان ایزو مرکز صادرکننده گواهینامه یا اعتبار بخشی به شرکت یا سازمانی نیست بلکه فقط اسناد مرتبط با استاندارد و محتوای آن را تدوین کرده و منتشر می نماید و اعتبار بخشی و صدور این گواهینامه بر عهده شرکت‌های دیگری است که البته سازمان بررسی ایزو CASCO این شرکت‌ها را تأیید می‌کند.

 

بسیاری از کشورها نهادهایی را برای اعتباربخشی (“accredit”) به مراکز صدور گواهینامه ایجاد کرده‌اند. از زمانیکه یک سازمان تصمیم به دریافت گواهینامه می‌گیرد، 6 تا ۱8 ماه طول می‌کشد تا الزامات ایزو در سازمان پیاده شده و اسناد مورد نیاز تهیه گردد. در این مدت باید تمام موارد ایزو 56001 به دقت مطالعه شده و در سازمان پیاده‌سازی شود. استفاده از یک شرکت معتبر و داری تخصص و تجربیات متناسب می‌تواند فرآیند دریافت گواهینامه را آسانتر و سریع تر کند. موازی با برطرف کردن الزامات، تقریباً ۳ تا ۶ ماه قبل از زمان تعیین شده برای دریافت گواهینامه، باید یک نهاد صادر کننده گواهینامه انتخاب گردد.

خانواده استاندارد مدیریت نوآوری مجموعه ای از استانداردهایی است که به سازمان ها کمک می کند تا  یک سیستم مدیریت نوآوری کارا و اثربخش را در مجموعه خود راه اندازی کرده و به نتایج مورد خواست در زمینه های نوآورانه دست یابند. مجموعه این استانداردها در جدول پایین صفحه معرفی شده اند. خطوط اصلی خانواده استاندارد ایزو 56000 (ISO 56000) بر مبنای فرآیند نوآوری سازمانی و اصول علمی بکارگیری و بهره برداری از عناصر در تعامل این فرآیند، تدوین شده است. این استانداردها توسط کمیته TC 279  متشکل از متخصصین مدیریت نوآوری از کشورهای مختلف که از طریق سازمان ملی استاندارد این کشورها معرفی شده اند، تدوین شده است.

برای پیاده سازی مجموعه استانداردهای خانواده ایزو 56000 الزامات اجرایی و ممیزی که باید توسط سازمان رعایت شود در سند استاندارد ایزو 56001 (ISO 56001) تحت عنوان الزامات سیستم مدیریت نوآوری شرح داده شده است. در حال حاضر این سند در حال تدوین است و در سال 2023 میلادی (1402 شمسی) به صورت رسمی منتشر خواهد شد. بنابراین هیچ سازمان یا نهاد صدور گواهینامه تا زمان انتشار سند ایزو 56001 نمی تواند به طور قطعی و رسمی گواهینامه ای تحت عنوان این استاندارد به سازمان ها ارائه نماید.

شرایط بازار امروز بسیار ناپایدار و متغیر است و شرکت ها و سازمان های فعال درک کرده اند که نوآوری رکن حیات آن هاست و به لزوم راه اندازی و بکارگیری سیستم مدیریت نوآوری پی برده اند.

 

از اینرو شرکت های زیادی در کشورهای پیشرفته با بکارگیری متخصصین نوآوری با در نظر داشتن اسناد خانواده استاندارد ایزو 56000 در واحد های تحقیق و توسعه خود، با صرف هزینه های بسیار، چارچوب های اجرایی این سند ر ا طراحی کرده و در سازمان ها و شرکت ها پیاده سازی می کنند. شرکت هنر و تجارت ژینو (کارویژه) نیز به عنوان اولین شرکت ایرانی با همکاری شرکت ها و متخصصین بین المللی، چارچوب اجرایی و الزامات خانواده استاندارد ایزو 56000 را کاملا بر مبنای این اسناد طراحی کرده است. بدین ترتیب سازمان هایی که با همکاری شرکت کارویژه ( همراه با ارائه گواهی تضمین ) این استاندارد را در مجموعه خود اجرا کرده اند، می توانند پس از انتشار سند ایزو 56001 و معرفی نهادهای صدور گواهینامه اقدام به اخذ این گواهی نمایند.

استاندارد ایزو ISO 56002 – سیستم مدیریت نوآوری – کلیات سیستم مدیریت نوآوری

توانایی سازمان در نوآوری به عنوان یک عامل کلیدی برای رشد پایدار, حیات اقتصادی, افزایش رفاه و توسعه جامعه شناخته می‌شود. قابلیت‌های نوآوری یک سازمان، شامل درک و پاسخ به تغییرات در بافت سازمان، دنبال کردن فرصت‌های جدید، بهره ‌برداری حداکثری از دانش و خلاقیت افراد درون سازمان و همکاری با ذینفعان خارجی است. اگر تمام فعالیت‌های لازم و سایر عواملی که در ارتباط و در تعامل با هم هستند به عنوان یک سیستم در نظر گرفته شده و مدیریت شوند، یک سازمان می تواند به طور مؤثرتر و کارآمدتر نوآوری داشته باشد.

سیستم مدیریت نوآوری، سازمان را برای تعیین چشم‌انداز، استراتژی، سیاست گذاری، اهداف نوآورانه و ایجاد فرآیندها و پشتیبانی لازم برای دستیابی به نتایج مورد انتظار، راهنمایی و هدایت می‌کند.

مزایای بالقوه پیاده‌سازی سیستم مدیریت نوآوری بر مبنای سند ایزو 56002 (استاندارد ISO 56002 ) شامل موارد زیر می باشد:

الف) افزایش توانایی برای مدیریت عدم قطعیت؛

ب) بهبود پایداری و انعطاف‌پذیری؛

پ) افزایش سرعت رشد، درآمدها، سودآوری و رقابت‌پذیری؛

ت) کاهش هزینه‌ها و ضایعات و افزایش بهره‌وری و کارایی منابع؛

ث) افزایش رضایت‌مندی کارکنان سازمان، کاربران، مشتریان و سایر ذینفعان؛

ج) تجدید پایدار سبد عرضه (شامل سهام، محصولات، خدمات، ایده‌ها و هر آنچه که سازمان عرضه می‌کند)؛

چ) استخدام و بهره‌گیری از افراد نوآور و توانمند در سازمان؛

ح) افزایش توانایی در جذب همکاران، شرکا و سرمایه؛

خ) افزایش اعتبار و ارزش سازمان؛

د) تسهیل انطباق با مقررات و الزامات مربوطه.

مبانی مدیریت نوآوری

سند ایزو 56002 مبتنی بر مبانی مدیریت نوآوری است. مبانی یا اصول مدیریت نوآوری شامل بیانیه آن، استدلال برای چرایی اهمیت برای سازمان، نمونه هایی از مزایای مرتبط و در آخر نمونه اقداماتی که سازمان می‌تواند در زمان بکارگیری سند برای عملکرد بهتر انجام دهد، می‌باشد.

اصولِ زیر پایه و اساس سیستم مدیریت نوآوری است:

الف) ارزش‌آفرینی؛

ب) رهبران آینده نگر؛

پ) جهت‌گیری استراتژیک؛

ت) فرهنگ نوآوری؛

ث) بهره‌گیری از بینش‌ افراد؛

ج) مدیریت عدم قطعیت؛

چ) انطباق‌پذیری؛

ح) رویکرد سیستمی.

سیستم مدیریت نوآوری

سیستم مدیریت نوآوری مجموعه‌‌ای از عناصر است که با هدف ارزش‌آفرینی، با یکدیگر در ارتباط و تعامل هستند. این سیستم، چارچوبی مشترک برای توسعه و بکارگیری قابلیت‌های نوآوری، ارزیابی، بهبود و دستیابی به نتایج موردنظر را ارائه می‌نماید.

این عناصر را می‌توان بصورت تدریجی در سازمان به‌کار گرفت تا سیستم مطابق با بافت سازمان و محیط یا بستر خاصی که در آن فعالیت می‌کند، پیاده‌سازی شود. زمانی سازمان می تواند از مزایای کامل این سیستم بهره مند گردد که همه عناصر سیستم مدیریت نوآوری به شکل متناسب در سازمان جاری شده باشد. گفتنی است، اجرای مؤثر سیستم مدیریت نوآوری متکی به تعهد مدیریت ارشد و توانایی رهبران در ارتقاء قابلیت‌های نوآوری و فرهنگ حمایت از فعالیت‌های نوآورانه است.

سازمان‌ها می‌توانند برای پیاده‌سازی فعالیت‌های نوآوری، ساختارهای متحد یا مجزا ایجاد کنند. این ساختارها ممکن است نیازمند سبک‌های رهبری، شایستگی‌ها و فرهنگ‌های متفاوتی باشند. پیاده‌سازی یک سیستم مدیریت نوآوری می‌تواند سازمان را برای به چالش کشیدن وضعیت موجود و ایجاد فرضیات و ساختارهای سازمانی تشویق کند. این سیستم می‌تواند به سازمان در مدیریت عدم قطعیت و ریسک کمک کند.

اقدامات نوآوری را می‌توان با فرآیندهایی اجرا کرد که فرصت‌ها را شناسایی کرده، مفاهیم را ایجاد و اعتبار می‌بخشند و راه‌حل‌ها را توسعه داده و مستقر می‌کنند. این فرآیندهای نوآوری به طور تکراری و اغلب در یک توالی غیر خطی اجرا می‌شوند. آن‌ها باید انعطاف‌پذیر و سازگار با انواع نوآوری‌های سازمانی باشند که سازمان به دنبال دستیابی به آن است.

استانداردهای سیستم مدیریتی مکمل یکدیگر هستند، اما می‌توانند به طور مستقل نیز مورد استفاده قرار گیرند. این سند می‌تواند همراه با سایر استانداردهای سیستم مدیریتی استقرار یابد و با کشف و معرفی پیشنهادهای جدید (خدمات و محصولات جدید) به سازمان‌ها کمک کند تا بهره‌برداری از پیشنهادها و عملیات موجود را متعادل کنند. سازمان‌ها می‌توانند یک تعادل بین راهنمای مدیریت نوآوری و دیگر استانداردهای سیستم مدیریتی پیدا کنند.

جاری کردن یک سیستم مدیریت نوآوری موثر و کارآمد می‌تواند بر روی دیگر سیستم‌های مدیریت تاثیر بگذارد یا از آن‌ها تاثیر بپذیرد، همچنین می‌تواند در چندین سطح به ادغام نیاز داشته باشد. سازمان‌هایی که استانداردهای سیستم مدیریتی دیگری را اتخاذ نکرده‌اند، می‌توانند این سند را به عنوان راهنمایی مستقل در درون سازمان خود به‌کار بگیرند.

چرخه طرح‌ریزی، اجرا، بررسی، اقدام  (PDCA)

چرخه PDCA باعث بهبود مستمر سیستم مدیریت نوآوری می‌شود تا اطمینان حاصل گردد اقدامات نوآوری (مجموعه اقدامات هماهنگ با هدف نوآوری) مدیریت و پشتیبانی شده و فرصت‌ها و ریسک‌های مرتبط توسط سازمان شناسایی و اقدامات لازم در خصوص آن ها اتخاذ می گردد.

چرخه PDCA را می‌توان به‌طور کامل اجرا نمود و یا فقط بخش‌هایی از آن را در سیستم مدیریت نوآوری به‌کار گرفت. شکل 1 چگونگی گروه‌بندی بندهای 4 تا 10 سند ایزو 56002 را در رابطه با چرخه PDCA نشان می‌دهد.

                                               

این چرخه به‌طور خلاصه در ذیل شرح داده شده است:

الف) طرح‌ریزی: تدوین اهداف و تعیین اقدامات لازم برای رسیدگی به فرصت‌ها و ریسک‌ها (بند 6)؛

ب) اجرا: انجام آنچه که به عنوان فرایند عملیاتی و پشتیبانی، طرح ریزی شده است (بند 7 و 8)؛

پ) بررسی: پایش و (در صورت کاربرد) مقایسه نتایج به‌دست آمده با اهداف مورد نظر (بند 9)؛

ت) اقدام: اقدامات لازم برای بهبود مستمر عملکرد سیستم مدیریت نوآوری (بند 10).

 

استاندارد ایزو ISO 56003 – سیستم مدیریت نوآوری – ابزارها و روش هایی برای مشارکت و همکاری در نوآوری

سازمان‌ها همواره به توسعه پایدار به عنوان رویکردی نوین و یک ضرورت برای حیات و توانایی در رقابت مستمر نگاه می کنند، به همین منظور همکاری و مشارکت داخلی و خارجی را ابزاری کارآمد و اثربخش برای دستیابی به این مهم می‌شمارند.

نوآوری از طریق مشارکت و همکاری مزایای بسیاری را در پی دارد و به سازمان ها کمک می کند مسیر توسعه پایدار را به سرعت طی کنند. بواسطه مشارکت در نوآوری، ذینفعان سریعتر به آنچه که مورد خواست ایشان است خواهند رسید از این رو در پی همکاری های بیشتری خواهند بود. نوآوری باز که مفهومی فرا سازمانی دارد نیز به همین موضوع اشاره دارد که سازمان ها می بایست از طریق همکاری و ارتباطات خارج سازمانی به چابک سازی نوآوری و توسعه پایدار و مستمر دست یابند.

در مشارکت و همکاری نوآوری، فارغ از نتایج آن سازمان و ذینفعان می بایست به چارچوب، مفاهیم، حقوق و تمامی مواردی که ممکن است در طرح ریزی و مسیر اجرای همکاری یا مشارکت نوآوری با آن برخورد می کنند، آگاهی و درک کافی داشته باشند، تا بدین ترتیب منافع حاصله دارای بهینه ترین حالت ممکن باشد.

سند ایزو 56003 ( ISO 56003 ) به عنوان یک سند راهنما چارچوب، روش‌ها و ابزارهای همکاری و مشارکت در نوآوری را ارائه می‌نماید. این سند به مواردی همچون سنجش ورود به مشارکت، چالش‌ها و تعاملات بین طرفین پرداخته و انواع مختلف همکاری و مشارکت نوآوری را فارغ از نوع و اندازه سازمان، همانند موارد زیر را شامل می شود:

الف) شرکت‌های نوپا با سازمان‌های بزرگتر همکاری می‌کنند؛

ب) SME ها یا سازمان‌های بزرگتر؛

ج) سازمان های بخش خصوصی، نهادهای دولتی یا مراکز علم و فناوری؛

د) سازمان‌های عمومی، دانشگاهی یا غیرانتفاعی.

 

مشارکت‌ در نوآوری با تجزیه و تحلیل شکاف و به دنبال آن شناسایی و تعامل با شرکای بالقوه نوآوری و مدیریت تعامل بین ایشان آغاز می‌شود. شایان ذکر است ماهیت مشارکت نوآوری این است که همه طرف‌ها از همکاری با یکدیگر در بطن فرصتی که برای نوآوری وجود دارد بهره‌مند شوند.

از مزایای مشارکت نوآوری می توان به موارد زیر اشاره نمود:

دسترسی به دانش، مهارت، فناوری و سایر دارایی‌های فکری که در داخل سازمان موجود نیست؛

دسترسی به منابع زیرساختی، مانند: آزمایشگاه ها و تجهیزات آزمایشگاهی برای تولید محصول و خدمات جدید یا بهبود آن ها.

استاندارد ایزو ISO 56004 – سیستم مدیریت نوآوری – ابزارها و روش هایی برای ارزیابی سیستم مدیریت نوآوری

مدیریت نظامند نوآوری امری لازم و ضروری است. بسیاری از سازمان های موفق، مدیریت نوآوری خود را بر اساس عوامل اصلی موفقیت بنا کرده اند. برای موفقیت در اجرا و مدیریت نوآوری عواملی دست به دست هم می دهند که از آنها به عنوان ارکان موفقیت یاد می کنیم. از جمله می توان به داشتن استراتژی و اهداف ملموس، اقدامات سازمان یافته با هدف ایجاد نوآوری، حمایت از نوآوری، استفاده از ابزار و روش های متناسب، توانمندی ها و منابع مالی و انسانی و غیره اشاره نمود.

مدیریت نظامند نوآوری باعث ایجاد ارزش شده و آینده سازمان را تضمین می کند. به همین دلیل سازمان ها به طور مستمر در جستجوی راهکار هایی در خصوص رشد و توسعه مداوم توانایی و عملکرد مدیریت نوآوری خود هستند. رسیدن به این مهم علاوه بر شفاف سازی عملکرد کنونی مدیریت نوآوری مستلزم پیاده سازی سیستم مدیریت نوآوری جامع، ارزیابی منظم و موثر آن می باشد. بدین جهت سند ایزو 56004 ( ISO 56004 ) برای پاسخ به سوال اساسی زیر طراحی شده است:

چگونه ارزیابی مدیریت نوآوری می تواند به پیشبرد و توسعه آینده یک سازمان و مدیریت نوآوری آن کمک کند؟

این سند رهنمودهایی را درباره مزایای اجرای ارزیابی مدیریت نوآوری سازمان ارائه داده و به بیان انتظاراتی که از یک ارزیابی مناسب می توانید داشته باشید می پردازد. همچنین نحوه به کارگیری نتایج ارزیابی مدیریت نوآوری را مشخص می نماید.

از جمله مواردی که این سند به همراه دارد به شرح زیر می باشد:

استاندارد ایزو ISO 56005 – سیستم مدیریت نوآوری – ابزارها و روش هایی برای مدیریت مالکیت فکری

هر سازمانی که با مفاهیم نوآوری سر وکار داشته باشد مالکیت معنوی را به شکلی مورد استفاده قرار می دهد. چرا که مالکیت معنوی با نوآوری در هم تنیده است. مالکیت معنوی، برای خلاقیت ها و ابتکارات فردی یا گروهی که ناشی از نبوغ انسانی می باشد به کار می رود.

تفاوت” مالکیت معنوی” و “حقوق مالکیت معنوی” در این است که مالکیت معنوی نوعی مالکیت است در حالی که حقوق مالکیت معنوی ناشی از مالکیت معنوی انواع  است.

 

مالکیت معنوی امکان اعطای حق مالکیت به دارایی از جنس دانش و نتایج خلاقانه مثل محصولات علمی یا فنی، نرم‌افزار، داده، اطلاعات، دانش، سبک آثار ادبی و هنری، طرح‌ها، نمادها و نام‌ها ایجاد می کند. انواع مختلفی از حقوق مالکیت معنوی وجود دارند که حق مالکیت دستاورد های نوآوری متفاوتی را حفظ می‌کنند. در اقتصاد مبتنی به دانش امروز، مالکیت معنوی مفهمومی است که در مقیاس جهانی به صورت فزاینده ای مورد توجه قرار می گیرد. مالکیت معنوی برای تمام سازمان ها اعم از بزرگ و کوچک مهم است، زیرا به همه سازمان‌ها اجازه می‌دهد تا منافع نوآوری را ثبت کنند. بررسی کردن مالکیت معنوی شخص ثالث نیز به منظور حصول اطمینان از اینکه سازمان‌ها می‌توانند از نتیجه تلاش‌های نوآورانه خود استفاده کنند امری لازم می باشد. بنابرین به کارگیری فعالیت های مالکیت معنوی در روابط بین سازمانی و درون سازمانی امری ضروری است. به عنوان مثال، مالکیت معنوی در تسهیل و مبادله ایده ها می تواند به کار گرفته شود. یک سازمان می‌تواند از مالکیت معنوی برای دستیابی به اهداف کسب‌وکار خود و اجرای ابتکارات نوآوری برای اهداف زیر استفاده کند:

 

موقعیت یابی استراتژیک

یافتن مسیرهایی برای نوآوری

محافظت از نتایج نوآوری

جذب و حفاظت از سرمایه گذاری

افزایش مزیت رقابتی

ایجاد مالکیت روشن مالکیت معنوی و حقوق مالکیت معنوی

ایجاد آزادی عمل

ایجاد ارزش نوآوری

امکان همکاری

 

استراتژی مالکیت معنوی باید بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی های گسترده کسب‌وکار و نوآوری باشد. سازمان ها باید آگاه باشند که به کارگیری مالکیت معنوی فقط از منظر حفاظت از دارایی، باعث می شود برخی از مزایای آن که می تواند از اهداف نوآوری و تجاری پشتیبانی کند، پنهان بماند. این بدان دلیل است که مدیریت موثر مالکیت معنوی یک سازمان را قادر می سازد دارایی های معنوی خود را برای دستیابی به طیف وسیعی از اهداف سازمانی بهینه کند. این امر همچنین امکان کنترل حداکثر مزایای مرتبط با نوآوری را فراهم می کند، ضمن اینکه عدم اطمینان را کنترل می کند و خطرات و هزینه های مربوطه را به حداقل می رساند. مدیریت مالکیت معنوی می تواند همکاری با شرکا، رقبا و مشتریان را فراهم نماید، که همین امر می تواند نتایج نوآوری بهینه را به همراه داشته باشد. مدیریت مالکیت معنوی می تواند از طریق رویکردهای مشارکتی (به عنوان مثال نوآوری باز، توسعه مشترک، اکوسیستم ها و اثرات شبکه) ارزش جمعی ایجاد کند و محرک منابع اضافی درآمد باشد.

 

مدیریت موثر نوآوری باید شامل اجرای یک استراتژی مالکیت معنوی باشد که با استراتژی تجارت همسو است. چندین فعالیت در ارتباط با استراتژی مالکیت معنوی وجود دارد (که در دایره بیرونی شکل زیر نشان داده شده است) و اجرای این جنبه ها نتایج مثبتی را به دنبال دارد (در دایره داخلی شکل زیر نشان داده شده است)

                                                 

هیچ استراتژی مالکیت معنوی کلی و عمومی وجود ندارد، زیرا استراتژی مالکیت معنوی باید متناسب با نیازهای استراتژی های تجاری و نوآوری سازمان باشد. استراتژی مالکیت معنوی بسته به محیط فعالیت سازمان، از جمله مسائل خارجی و داخلی متنوع است. بنابراین، استراتژی مالکیت معنوی باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشد تا با گذشت زمان و تغییرات حاصله سازگار شود. به عبارت دیگر، عمق و وسعت استراتژی مالکیت معنوی باید متناسب با تغییر سازمان در طول زمان همخوانی داشته باشد.

استاندارد ایزو ISO 56006 – سیستم مدیریت نوآوری – ابزارها و روش های مدیریت هوش استراتژیک سازمان

امروزه محیط بازار بی ثبات، نامشخص، پیچیده و مبهم است که از ویژگی هایی نظیر گسترش جریان دانش، افزایش رقابت جهانی و نرخ تغییر بالا شکل گرفته است. از اینرو نوآوری سازمانی در چنین محیطی نیاز به پیش بینی روند تغییر، نوع تأثیرگذاری و تاثیر پذیری از محیط و تصمیم گیری به موقع و آگاهانه دارد.

سازمان برای پیشروی در این محیط های جهانی مبتنی بر دانش و اطلاعات، به رهبرانی با تفکر استراتژیک نیاز دارند تا از این جریان دانشی برای تدوین استراتژی سازمانی و نوآوری خود استفاده نمایند. تفکر استراتژیک رهبران، سازمان ها را در پاسخگویی به تغییرات در محیطی که شامل فناوری، بازار، مقررات، سیاست ها و … است، یاری می کند. بدین منظور ، لازم است داده ها و اطلاعات با اطمینان بالا و به صورت مجزا یا تلفیقی ثبت شده و برای تصمیم گیری های استراتژیک و بهره گیری از فرصت ها، به دانش استراتژیک تبدیل شوند.

هوش استراتژیک سازمان نتیجه یک فرآیند ساختاریافته برای جمع آوری، پردازش و انتقال داده ها، اطلاعات و دانش به تصمیم گیرندگان است، که می تواند به طور مداوم یا تنها در پروژه های خاص، به کار گرفته شود.

هسته اجرایی این فرآیند در سازمان به توانایی اطمینان از عینی بودن دامنه و معیارها، صحت منابع داده ها و اطلاعات به دست آمده و شفافیت اقدامات انجام شده (برای تفسیر و انتقال دانش) توسط آن، بستگی دارد. از سوی دیگر هوش استراتژیک سازمان عامل کاهش ریسک و رشد استراتژیک است و سازمان را قادر می سازد جهت استراتژیک خود را تبیین کرده و ابتکارات نوآوری خود را به کار گیرد. با توجه به اهمیت مدیریت هوش استراتژیک سازمان در مدیریت نوآوری سازمانی، سند ایزو 56006 ( ISO 56006 ) به معرفی روش ها و ابزارهای مدیریت هوش استراتژیک سازمان می پردازد.

یک سازمان می تواند از هوش استراتژیک به عنوان یک عامل توانمند برای دستیابی به اهداف تجاری خود و اجرای ابتکارات نوآوری برای طیف وسیعی از اهداف استفاده کند. از جمله این اهداف می توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

اصول و قواعد

هوش استراتژیک در سیستم مدیریت نوآوری از اصول زیر پیروی می کند:

الف) تحقق ارزش

هوش استراتژیک بر روی چشم انداز، مأموریت و فعالیت های نوآوری یک سازمان تأثیر می گذارد. از اینرو باید از ایجاد ارزش برای همه ذینفعان مربوط پشتیبانی کند. که شامل ارزش بلند مدت و کوتاه مدت، ارزش صریح و ضمنی، ارزش مالی و غیرمالی می باشد (‌به عنوان مثال رشد شایستگی، مزیت فناوری و یا رقابتی، منافع اجتماعی، بهبود پایداری و غیره)

ب) رهبران متمرکز بر آینده

هنگام پیگیری ابتکارات نوآوری، رهبران در سراسر سازمان باید هوش استراتژیک را به عنوان یک عامل توانمند برای ایجاد ارزش طولانی مدت پرورش دهند.

پ) جهت استراتژیک

سازمان باید مدیریت هوش استراتژیک را در تعریف استراتژی های تجاری و نوآوری خود جای دهد.

ت) فرهنگ

سازمان باید ارزش ها، اعتقادات و رفتارهای مشترک را در سرتاسر سازمان با حمایت و ارتقا استفاده از هوش استراتژیک برای ایجاد ارزش بلند مدت برای سازمان تقویت و حفظ کند.

سازمان برای حمایت و ارتقا کاربرد هوش استراتژیک که عامل ایجاد ارزش بلند مدت برای سازمان است، می بایست ارزش ها، اعتقادات و رفتار های مشترک را در سرتاسر سازمان تقویت و حفظ کند.

ث) بهره برداری از بینش ها

سازمان برای ایجاد نیروی متخصص در پشتیبانی از هوش استراتژیک، باید اطمینان حاصل کند که به طیف متنوعی از  اطلاعات، داده ها و دانش داخلی و خارجی دسترسی دارد.

ج) مدیریت عدم اطمینان

سازمان باید در حمایت از ارزیابی و مدیریت عدم قطعیت ها و ریسک های نوآوری، هوش استراتژیک را ترویج کند.

 

چ) سازگاری

سازمان باید نیاز به هوش استراتژیک را با چشم انداز و مأموریت خود هماهنگ کرده و تغییرات را در مقیاس زمانی مختلف در زمینه های خارجی و داخلی پیش بینی کند.

ح)رویکرد نظامند

سازمان باید هوش استراتژیک را بر اساس یک رویکرد نظامند مدیرت کند که هدف آن کاهش ریسک های سازمانی و افزایش پتانسیل ایجاد ارزش برای سازمان است.

 

استاندارد ایزو ISO 56007 – سیستم مدیریت نوآوری – روش ها و ابزارهای مدیریت ایده

نوآوری عامل مهم حیات شرکت هاست و به آنان کمک می کند تا مزیت رقابتی خود را در باطار حفظ کنند. یکی از چالش های شرکت ها در زمینه نوآوری، چگونگی بهینه سازی و بهره برداری موثر از خلاقیت کارکنان و نیز سازماندهی قابلیت های نوآوری ایشان است. خلاقیت کارکنان منبع نامحدود ارزش ها و مزیت رقابتی است. این منبع را می توان مدیریت نمود و در قالب فرآیند مدیریت ایده به بالاترین سطح خود رسانید.

مدیریت ایده فرآیند جمع آوری و توسعه ایده های جدید است که در پاسخ به یک مسئله، چالش یا نیاز مورد استفاده قرار می گیرد و نهایتا به کشف فرصت های جدید می انجامد. در سازمان ها مدیریت ایده یک رویه یا فرآیند رسمی و ساختاریافته برای تولید، ارزیابی و اجرای ایده هایی است که باعث ایجاد نوآوری و تغییرات سازمانی در مقیاس بزرگ می شود.

بنابر اهمیت ویژه مدیریت ایده در سازمان و بویژه در فرآیندهای نوآوری آن، در هر سازمان با توجه به بستری که در آن فعالیت می کند و تفکر و فرهنگی که در آن جاریست، روش ها و ابزارهای مختلفی نیز بکار گرفته می شود. انتخاب روش یا ابزار متناسب با ویژگی های سازمان امری بسیار مهم و استراتژیک است که مستقیما بر عملکرد و نتایج حاصله تاثیر می گذارد. مدیران اجرایی از جمله مدیران پروژه های نوآوری می بایست از مهارت مناسبی در انتخاب روش و ابزارهای مدیریت ایده برخوردار بوده و تیم های نوآوری سازمان را در مسیر طراحی شده هدایت نمایند.

 

نسل های مختلفی از مدیریت ایده وجود دارند. از ایجاد صندوق پیشنهادات تا نرم افزارهایی که به طور نظامند  به توسعه ایده ها می پردازند. تمامی ابزارها و مدل های ارائه شده همگی در تلاش هستند تا نبوغ و قوه خلاقیت انسانی که نیرو محرکه نوآوری در سازمان است را تحریک کنند و با هدایت و راهبری آن به رشد و توسعه خود بپردازند.

فرآیند مدیریت ایده از زمانی که اهداف و استراتژی های آن در سازمان تدوین می گردد تا تجاری سازی آن به نحوی که بتوان به مزایای آن دست یافت فرآیندی تخصصی و پیچده است و نیازمند ابزار ها و دانشی است که در سند ایزو 56007 ( ISO 56007 ) تحت عنوان ابزار ها و روش های مدیریت ارائه شده است.

استاندارد ایزو ISO 56008 – سیستم مدیریت نوآوری – ابزارها و روش های اندازه گیری عملیات نوآوری

در رویکرد سیستمی ورودی های به سیستم تبدیل به خروجی و نتایجی خواهد شد که با اندازه گیری و ارزشیابی نتایج، عملکرد سیستم تحلیل و بررسی می شود. سیستم مدیریت نوآوری به عنوان یک مجموعه سیستمی نتایجی را در بر دارد که می بایست با شاخص های مناسب اندازه گیری شده تا بدین ترتیب کارایی سیستم برای یک سازمان تعیین گردد. اندازه گیری و ارزشیابی عملیات نوآوری و نتایج نوآورانه در قالب یک چارچوب و فرآیند مدون و متناسب با سیستم و به کمک روش ها و ابزارهای بطراحی شده برای آن اجرا می شود.

بنابراین در یک سازمان ‌انتخاب روش ها و ابزارهای اندازه گیری عملکرد نوآورانه سیستم مدیریت نوآوری و طراحی چارچوب مدون برای این امر مسلتزم برخورداری از دانش کافی، متخصصین حرفه ای و ایجاد شرایط و بستر مناسب است. سند ایزو 56008 ( ISO 56008 ) در سازمان هایی که به نوعی یک سیستم مدیریت نوآوری را پیاده سازی کرده اند، بویژه با استفاده از اسناد خانواده استاندارد ایزو 56000، روش ها و ابزارهای مناسب اندازه گیری عملکرد و عملیات نوآورانه این سیستم را ارائه می کند.

با توجه به مطالب پیش گفته زمانی که سازمان درصدد اندازه گیری عملکرد نواورانه سیستم مدیریت نوآوری خود می باشد، موارد زیر حائز اهمیت خواهد بود:

 

در صورتی که سازمان سیستم مدیریت نوآوری خود را به شکل کارآمد و موثر طراحی و اجرا نموده باشد، به کمک سند ایزو 56008، روش و ابزارهایی که در این سند معرفی شده اند، می تواند نتابج نوآوری خود را بهبود بخشیده و در پیشبرد اهداف کلی سازمان رو به جلو قدم بردارد. از سوی دیگر زمانی که این سیستم بدرستی طراحی نشده باشد نتایج حاصله از اندازه گیری ها دارای نقص و اختلال خواهد بود که سازمان به کمک سند ایزو 56004  تحت عنوان روش ها و ابزارهای ارزیابی سیستم مدیریت نوآوری، می تواند سیستم مدیریت نوآوری خود را ارزیابی نموده و منشا اختلالات و کارکرد ناصحیح سیستم را یافته و در جهت اصلاح و بهبود آن گام بردارد.